در این مقاله به خطاهای فکری در رابطه با همسر می پردازیم. بهترین مشاور خانواده در این مقاله و مقاله آتی در مورد خطاهای فکری (شناختی) در رابطه زوجین صحبت میکند. به نظر بهترین مشاور خانواده مسائل فکری، ارتباطی با هوش و ذکاوت ندارند، بسیاری از زوجها هستند که در برخورد با دیگران مشکلات و مسائل را به راحتی حل میکنند اما در زندگی زناشویی با گرفتاریهای مختلفی درگیر میشوند. طبیعتاً گاهی اوقات مشکلاتی به وجود میآیند که حل کردن آنها نیاز به تلاش و صبوری بیشتری دارد. در این موارد واکنشهای احساسی طبیعی به نظر میآیند ولی در سایر موقعیتهایی که معمولاً واکنش شدید نشان میدهید، خطاهای فکری زیربنای این واکنشها هستند. به نظر بهترین مشاور خانواده معانی نمادینی که ما برای رفتارهای طرف مقابلمان در نظر میگیریم نیاز به شناسایی دارند. اگر زن و شوهر به علت اصلی رفتار یکدیگر پی ببرند، میتوانند حساسیتهای یکدیگر را درک کنند. بیشتر اوقات پیدا کردن معانی نمادین دشوار است. رفتارهای ساده بدون هیچ دلیل و منطقی بزرگ جلوه میکنند. بهترین مشاور خانواده معتقد است افراد با کمی تلاش میتوانند ارتباط میان واکنش خود و معنی نمادین آن رفتار را پیدا کنند. پیدا کردن این معانی به زمان، حوصله و مداومت نیاز دارد. گاهی نیاز است تا از مشاور و روانشناس برای تغییر این الگوها کمک بگیریم. دلتنگی و اختلاف در زندگی زوجین به سرعت به سایر جنبههای زندگی نفوذ پیدا میکند. مثلاً اگر شما از خوابیدن زیاد شوهرتان در روزهای تعطیل ناراحت میشدید و نتوانستید موضوع را حل کنید، به تدریج از رفتارهای دیگر او نیز ناراحت میشوید و بر همه کارهای او عیب میگذارید و وقتی منفینگری نسبت به همسر شدت میگیرد اختلاف و دعواها نیز بیشتر میشوند.
بهترین مشاور خانواده میگوید متأسفانه ذهن انسان در شرایط نمادین و غیرواقعی نیز برای خود خطرسازی و فاجعهسازی میکند. وقتی زن و شوهر اختلافات زیادی با یکدیگر پیدا میکنند، رفتارهایی را نسبت به یکدیگر انجام میدهند که انگار در جبهه جنگ قرار دارند. اما این تغییرها ارادی و عمدی نیستند، بلکه تحت تأثیر عملکرد ذهنی افراد به طور خود به خود با احساس خطر (حقیقی یا نمادین) شکل میگیرند.
1- گسستهبینی
در این خطای فکری افراد به امور، مطابق با میل خود نگاه میکنند و آنچه را که نمیخواهند نمیبینند. گسستهبینی باعث میشود که زوجها لحظات خوش زندگی با یکدیگر را نبینند و تنها حوادث ناخوشایند را به خاطر بسپارند. در نتیجه وقتی زندگی زناشوییشان را مرور میکنند فقط خاطرات منفی و ناراحتکننده را به یاد میآورند. هنگام مشاجره نیز شدت یادآوری خاطرات بد بیشتر میشود. آنها نمیتوانند خاطرات خوش را به یاد بیاورند اما زمانی که اختلافات فروکش میکنند یادآوری لحظات خوش راحتتر میشود.
بهترین مشاور خانواده مثال میزند زن و مردی که برای رفتن به پیکنیک در طول مسیر با هم دعوا میکنند و پس از گذشت مدت زمانی دعوا تمام میشود و به تفریح میپردازند. چند روز بعد زمانی که مشاجرهی دیگری داشتند، فقط دعوایی که در روز پیکنیک داشتند را به یاد میآوردند و لحظات دیگری که خوب سپری شده بود را نادیده گرفته بودند.
بهترین مشاور خانواده میگوید در ازدواجهای ناموفق وقتی از زن یا شوهر میپرسیم چه نکته مثبتی از شوهر و زندگیتان را به یاد میآورید، معمولاً به سختی چیزی را به خاطر میآورند. طبیعتاً هر فردی ویژگیهای مثبتی در کنار ویژگیهای منفیاش نیز دارد و سراسر عیب و ایراد نیست. در بعضی از افرادی که با مشکلات روانشناختی درگیر هستند، خطاهای شناختی با شخصیتشان پیوند خورده است. در ازدواجهای ناموفق نیز زن و شوهر تحت تأثیر خطاهای فکری با یکدیگر برخورد میکنند. ممکن است در ابتدا گسستهبینی محدود به مواقع عصبانیت باشد ولی به تدریج به سایر موقعیتها نیز منتقل میشود.
2- گزینشهای انتخابی
شرایطی است که در آن فرد یک عادت یا حادثه از یک مضمون وسیع را انتخاب کرده و بر اساس آن تصمیمگیری اشتباه میکند. بهترین مشاور خانواده مثال میزند: همسر خانمی رستورانی را برای صرف شام معرفی میکند. پس از صرف شام، خانم میگوید: جوجهکبابش خوشطعم بود ولی گوشت باقالیپلو خوب پخته نشده بود. شوهر این خانم سریع واکنش نشان داد که منظورت این است که من رستوران خوبی را معرفی نکردم و …
در این مثال دیده میشود که آقا یک بخش از صحبتهای همسرش را شنید و بخش دیگر را انگار اصلاً نشنیده است و فقط بر قسمت منفی تمرکز کردهاست. زن و مرد میتوانند با کمی تلاش به نقطه نظرهای متعادلتری در رابطه برسند.
3- تعمیم مبالغهآمیز
در این خطای فکری وقتی مسئله یا موضوعی یکی از طرفین را ناراحت میکند، فرد آن مسئله را به سایر موقعیتها تعمیم میدهد. برای مثال آقا برای خرید میوه میرود و وقتی برمیگردد، با اعتراض همسرش در مورد اینکه چرا کاهوهای خوبی را نخریده است مواجه میشود. همسرش به او میگوید تو همیشه میوههای خراب را میخری و به خانه میآوری.
بهترین مشاور خانواده توضیح میدهد در این مثال خانم به سایر خریدهایی که آقا کرده بود توجه نکرد و فقط بر کاهوها تمرکز کرد و گفت همیشه این کار را میکنی. این گونه صحبت کردن یک مورد یا موقعیت را به سایر موقعیتها به شیوهای اغراقآمیز تعمیم میدهد.
4- تفکر قطبی شده
تفکر همه یا هیچ یا تفکر قطبی شده حتی در میان زوجهایی که زندگی موفقی دارند نیز رواج دارد اما در ازدواجهای ناموفق این دسته از افکار مشکلات زیادی ایجاد میکنند. این نوع از خطای فکری به این شکل است که فرد همه چیز را به دو دسته خوب یا بد، موفق یا ناموفق، زشت یا زیبا و … تقسیم میکند. برای مثال هنگام دعوا خانم به شوهرش میگوید که یا مرا به مسافرت میبری یا خودم با دوستانم میروم.
در این مورد اطلاعات به 2 دستهی” این کار را میکنی یا آن کار را انجام میدهم” تقسیم میشوند، در صورتی که میتوان راهحلهای دیگری نیز پیدا کرد. وقتی افراد تحت فشارهای روانی قرار میگیرند، بر اساس ذهنیتهایی که از قبل در آنها شکل گرفتهاند رفتار میکنند. در این خطای فکری راه میانهای وجود ندارد و همین باعث میشود که قواعدی نامنعطف وضع کنند. انگار در حد فاصل سیاه و سفید، رنگ خاکستری وجود ندارد.
5- درشتنمایی
تمایل به اغراق در مورد ویژگیهای افراد و موقعیتها و مصیبتآمیز جلوه دادن بیش از حد نتایج و عواقب است. در این نوع خطای فکری حادثهای که خیلی بزرگ و غیر قابل مهار نیست، بسیار بزرگتر از واقعیتش به نظر میآید.
بهترین مشاور خانواده مثال میزند خانمی میگفت چون این ماه مخارجمان بیش از اندازه بوده است، دیگر نمیتوانیم به رفاه مالی برسیم. این مثال اغراق موضوع را به خوبی نشان میدهد. فاجعهآمیز دیدن امور اغلب ناشی از ترس است که منجر به خشم میشود. البرت الیس تفکر مبالغهآمیز را نشانه کمتحملی یا موقعیتهای ناراحتکننده میداند. برای مثال وقتی فردی در مورد احساساتش مبالغه میکند ممکن است فکر کند نمیتواند این همه عصبانیت را تحمل کند و با خودش فکر میکند چقدر وحشتناک است که همسرم از دست من عصبانی شود.
سایر خطاهای فکری در مقاله آتی توضیح داده میشوند.