در این مقاله تأثیر خیانت زوجین بر زندگی فرزندان را بررسی می کنیم. بی وفایی و خیانت همسران، خیانت به فرزندان نیز خواهد بود، زیرا در صورتی که چنین رویدادی در خانواده رخ دهد مشکلات و آسیب هایی که میان والدین ایجاد می شود، فرزندان نیز از آن بی بهره نمی مانند. در این مقاله تأثیر خیانت زوجین بر زندگی فرزندان را بررسی می کنیم.
همچنین این نکته بسیار مهم و اساسی را بایستی در نظر داشت که زوج سالم ، موفق و کارآمد، والدین سالم ، موفق و کارآمدی نیز خواهند بود و هر نکته و امری که مانع از این شود که همسران روابط سالم و موفقیت آمیزی داشته باشند، در امور پرورشی و تربیتی فرزندان نیز تاثیرگذار خواهد بود.
تأثیر مخرب خیانت بر زندگی فرزندان
بی وفایی و خیانت که پیامدهای مخربی را میان همسران ایجاد می کند ، در مسئولیت های والدینی مشکل آفرینی هایی را به همراه خواهد داشت، با توجه به این امر که بعضی پدران نسبت به وظایف و عملکرد خویش کم توجه هستند و همین امر مشکل آفرینی هایی را هم برای والدین و هم برای فرزندان به همراه خواهد داشت، که به چند مورد از عمده ترین آن ها اشاره می شود.
بعضی از پدران تربیت و پرورش فرزند را مختص به مادران می دانند.
پدر و مادر هر دو به یک اندازه در قبال فرزندان مسئول هستند .
زنی که مورد بی وفایی و خیانت قرار می گیرد ، در انجام وظایف مادرانه اش با کاستی هایی روبهرو خواهد شد.
پدر و مادر اقدام کننده به بی وفایی یا خیانت تا اندازه ای ارج و منزلت خود را نزد فرزندان از دست می دهد.
احساس مسئولیت در برابر فرزندان ، تا اندازه ای می تواند مانع از بی وفایی و خیانت شود.
آشفتگیهای فکری و رفتاری
آگاه شدن همسر از بی وفایی یا خیانتی که نسبت به او انجام شده ، آشفتگی های فکری و رفتاری قابل توجهی را ایجاد می کند و این امر باعث می شود تا بعضی از وظایف با کاستی هایی توام شود . البته این بدان معنی نیست که همسر اقدام کننده به بی وفایی یا خیانت با حالتی توام با آرامش به امور جاری و وظایف خویش مشغول شود ، بلکه هر دو آنها با موانع و دشواری هایی در زمینه انجام وظایف والدینی روبهرو خواهند شد.
البته فرزندان خواه ناخواه حتی با پوشیده نگه داشتن موضوع بی وفایی یا خیانت والدین از آن مطلع می شوند و نسبت به والدی که مورد بی مهری ، کم لطفی و یا بی وفایی و خیانت قرار گرفته ، احساس همدردی نموده و در مقابل احساس ناخوشایندی نسبت به طرف مقابل پیدا می کنند، همین امر مشکل آفرینی هایی را می تواند در زمینه های ارتباطی والدین با فرزندان به همراه داشته باشد.
اقدام به بی وفایی و یا خیانت به دلیل مشغولیت های مختلف ذهنی و فکری و با توجه به این امر که مقدار قابل توجهی از اوقات فرد اقدام کننده را به خود اختصاص می دهد و همچنین همسر روی آورنده به بی وفایی یا خیانت میزان زیادی از توانایی ها و امکانات را صرف این امر می نمایند ، به نحوی که فرزندان مورد غفلت قرار می گیرند.
پدری که احساس مسئولیت لازم در برابر فرزندان را داشته باشد و این نکته را متوجه شود که زن و شوهر موفق و کارآمدی برای یکدیگر نیستند نیز به خاطر بچه ها حاضرند تا حد و اندازه ای از خواسته های خود گذشت نمایند تا فرزندان دچار آسیب نشوند. این یکی از ویژگی های پسندیده پدران و مادران است که به خاطر فرزندان حاضرند از بعضی خواسته های خود بگذرند.
در هر حال پایبند نبودن به وظایف و مسئولیت های والدین و در نظر گرفتن آثار مخرب و مشکل آفرینی که اقدام به بی وفایی و خیانت می تواند در فرزندان ایجاد نماید، تا حدودی قابل ملاحظه ای می تواند از این گونه اقدام ها پیشگیری نماید.
در واقع پدر یا مادری که مسئولیت لازم در قبال فرزندان را نداشته باشد ، احتمال درگیر شدنش در بی وفایی و خیانت بیشتر خواهد بود. البته این نکته بدان معنی نیست که والدینی که در برابر فرزندان احساس مسئولیت می کنند به چنین مواردی مبتلا نمی شوند ، بلکه در صد ابتلای آنها به مراتب کمتر خواهد بود.
اعضای خانواده وضعیتشان به نحوی است که تغییر در شرایط و اوضاع و احوال هر یک از افراد خانواده در وضعیت سایر اعضای خانواده تاثیرگذار خواهد بود. این ویژگی بارز خانواه باعث می شود تا امری مانند بی وفایی و خیانت همان طور که در وضعیت عاطفی ، روانی و ارتباطی همسران پیامدهای قابل توجهی را ایجاد و در سایر اعضای خانواده مانند فرزندان نیز مشکل آفرینی و عواقبی را می تواند به همراه داشته باشد.
در هر حال امری مانند بی وفایی و خیانت اثر گذاری ها و پیامدهایی را در فرزندان دارد که به بعضی از عمده ترین آنها اشاره می شود:
خیانت به همسر عواقب گسترده ای دارد.
ناآرامی های پس از آشکار شدن خیانت به فرزندان نیز منتقل خواهد شد.
بی وفایی و خیانت والدین باعث بدآموزی فرزندان می شود.
بی وفایی و خیانت باعث بر هم خوردن آرامش خانواده و فرزندان می شود.
فرزندان به طور معمول نوعی احساس همدردی نسبت به مادرشان که خیانتی نسبت به وی اعمال شده خواهند داشت.
نیروی فکری و ذهنی که مصرف خیانت می شود ، مانع از رسیدگی و توجه لازم به فرزندان می شود.
بی وفایی و خیانت امری نیست که از همسری سر بزند و پس از مدتی که مراحل آن به تدریج طی شد ، به احتمال زیاد همسر مورد خیانت قرار گرفته از آن مطلع و بدان صورت نخواهد بود که گویی اتفاقی نیفتاده و همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود .
بلکه همسر آگاه شده از موضوع نه تنها حال و روحیه چندان خوب و خوشایندی نخواهد داشت ، بلکه بسیار آشفته، خشمگین ، مغبون و آزرده خواهد شد و از این که در زندگی نسبت به همسرش با صداقت بوده و مورد چنین رفتار و برخوردی قرار گرفته ، ضربه روانی بسیار شدیدی را تجربه می نمایند.
این آشفتگی عاطفی و روانی خواه ناخواه به سایر اعضای خانواده نیز منتقل خواهد شد ، فرزندان که در نزدیک ترین شرایط به والدین قرار دارند ، دچار ناآرامی ها و آسیب هایی از این بابت خواهند شد. به عبارتی عواقب خیانت به همسر در هر حال و در نهایت گریبان فرزندان را نیز تا حدودی خواهد گرفت.
نتیجهگیری
در هر حال و با توجه به نکات و مطالبی که مطرح شد ، در شرایطی که بی وفایی یا خیانتی در خانواده میان همسران روی دهد ، مشکل آفرینی های زیادی را ایجاد می کند و این امر جو عاطفی و ارتباطی زوجین و خانواده را بر هم زده و اثزات مخربی را روی فرزندان هواهد داشت .
همچنین این امری طبیعی است که چنانچه زوجی نتوانند ، زن و شوهر خوب و مناسبی برای هم باشند و در اجرای وظایف والدینی شان با دشواری ها و مشکلاتی مواجه خواهند شد.
بنابراین خیانت با توجه به پیامدهای بسیار مخربی که روی زوجین و به ویژه همسری که مورد خیانت قرار گرفته دارد، خواه ناخواه در فرزندان نیز پیامدهای مخربش را به همراه خواهد داشت.
همچنین این نکته به تجربه ملاحظه شده که همسر بی وفا یا خیانت کننده ، فقط توجه و مراقبت هایش از همسر کاسته و یا گرفته نمی شود ، بلکه فرزندان نیز به نوعی دچار کمبودهایی از بابت توجه و مراقبت خواهند شد.
در هر حال روی دادن چنین امری به واسطه مشکل آفرینی ها ، آسیب ها و پیامدهایی که به همراه دارد، نه تنها فرد به همسرش بی وفایی یا خیانت می کند، به نوعی به فرزندان و خانواده نیز خیانت می نماید.