خیانت و بیوفایی در جوامع امروزی بسیار شایع و رشد زیادی در سالیان اخیر داشته است. در این مقاله ابتدا به تعریف خیانت و سپس انواع خیانت و پیامدهای آن میپردازیم.
تعریف خیانت و بیوفایی
مهمترین فرض روابط عاشقانه، منحصر به فرد بودن آن است، یعنی اعتقاد به اینکه هر دو نفر از نظر مسائل عاطفی و جنسی متعهد به یکدیگرند. با وجود این در جوامع امروزی، خیانت و بیوفایی، امری متداول و رایج است.
تعریف خیانت
بیوفایی، کلیه رفتارها و عملکرد یک فرد متأهل، خارج از چارچوب خانواده به نحوی که منجر به ارتباطی دوستانه، صمیمانه، عاطفی و عاشقانه شود به صورتی که این ارتباط هیجانهای خاصی را برای همسر اقدامکننده به همراه داشته باشد.
انواع خیانتهای زناشویی
در منابع علمی موجود، بیوفایی و خیانتهای زناشویی دستهبندی شده است. به طور کلی، میتوان انواع خیانتهای زناشویی را بر روی یک طیف در نظر گرفت، طیفی که یک سر آن بیوفاییهای عاطفی قرار دارد و سر دیگر آن خیانتهای جنسی. این دیدگاه، بیوفایی و خیانت را به سه دسته همراه با طبقهبندیهای فرعی تقسیم میکند که عبارتند از:
۱. خیانتهای عاطفی: در این نوع از بیوفایی عاطفی، یکی از زوجین به دلایل مختلف، مشکلات یا مسائل عاطفی فرد و خانواده را بیش از آنکه با همسرش مطرح کند، با فرد دیگری خارج از خانوادهاش در میان میگذارد و از او حمایت عاطفی میجوید. در واقع فرد غریبهای تکیهگاه عاطفی همسر پیمانشکن و بیوفا میشود. بیوفاییهای عاطفی اشکال فرعی مختلفی دارد که از این قرارند: ارتباط از طریق اینترنت، ارتباط در محیطهای کار یا ارتباطات تلفنی.
۲. خیانتهای جنسی: خیانت جنسی به معنای روابط جنسی مرد یا زنی دارای همسر با جنس مخالف است که غریبه میباشد. این خیانت در همه فرهنگها و تمام اعصار امری ناپسندیده تلقی شده است.
۳. خیانتهای مرکب: خیانتهای مرکب شکل ترکیبی بیوفاییهای عاطفی و خیانتهای جنسی است. همانگونه که پیش از این گفته شد، اگر دو نوع خیانت دیگر (عاطفی و جنسی) را دو سر طیف بیوفایی و خیانت در نظر بگیریم، میتوان خیانت ترکیبی را در این دیدگاه حد وسط منظور کرد و از همین جا شاید بتوان نتیجه گرفت که این نوع خیانت احتمالاً فراوانتر از دیگر اشکال آن است. مسیر پیموده شده در این نوع خیانت را میتوان به شکل روشنتر از انواع دیگر ردیابی کرد. به این ترتیب که فرد خیانتکار یا در آغاز درگیر مسائل عاطفی شده و در نهایت به مسائل جنسی کشیده میشود، یا ابتدا صرفاً درگیر امور جنسی میشود و سپس در ارتباطش جنبههای عاطفی پدیدار میشود.
انواع خیانت های زناشویی
خیانت تصادفی: این نوع خیانت قرار ملاقات بدون برنامهریزی است که از یک رابطهی عشقی و صمیمانه ناشی میشود. این نوع رابطه وقتی اتفاق میافتد که زوجین تنها هستند. در حال مسافرتاند، وقتی مشکلاتی در خانه دارند یا وقتی همسرشان به دلیل مشکلات جسمی و پزشکی، حاملگی یا به دلایل دیگر در دسترس نیست.
۵. با چند زن رابطه داشتن (زنبازی کردن): با چند زن رابطه داشتن باعث شکلگیری یک پیشه سرگرمکننده در روابط نامشروع شده است که تقریباً شبیه سرگرمی و تفریح معمولی برای آنها است.
۶. رابطه نامشروع رمانتیک: این نوع رابطه به خاطر عاشق کسی شدن و در دام عشق کسی افتادن به وجود میآید. رابطه نامشروع رمانتیک خطرناک است و به افرادی که درگیر آن میشوند به اندازه کافی صدمه و آسیب میزند.
۷. رابطه نامشروع براساس توافقات زناشویی: در این خیانتها هر دو نفر به طور آشکار یا ضمنی توافق میکنند که روابط نامشروع بیرون از خانه داشته باشند.
پیامدهای ناشی از عارضه خیانت و بیوفایی میان همسران
براساس بررسیهای ویزمن، دیکسون و جانسون روابط نامشروع خارج از حیطهی زناشویی به عنوان سومین مشکل دشوار و بغرنج از لحاظ درمانی و دومین مشکل مخربی که زوجها با آن روبهرو هستند شناخته شده است. به علاوه آنها دریافتند که خیانت زناشویی مسئله تقریباً ۳۰ درصد از زوجهای تحت درمان درمانگران میباشد.
یکی از مواردی که زوج دچار بیوفایی و خیانت به احتمال زیاد به آن میپردازند، طلاق گرفتن و پایان دادن به زندگی مشترکشان است.
براساس بررسیهای اشنایدر، باکوم و گوردن، خیانت مهمترین دلیل طلاق زوجین گزارش شده و به اعتقاد درمانگران و مشاوران خانواده به عنوان یکی از پیچیدهترین مسائل درمانی توصیف شده است.
بیوفایی و خیانت نوعی اختلال و بیماری در رفتار است زیرا با توجه به عوارض نابهنجار و نامطلوبی که به همراه دارد، آسیبها و مشکلات مختلفی را برای هر یک از افراد دیگر ایجاد مینماید.
خیانت نه تنها بر رابطه زناشویی بلکه بر سلامت روان فرد خیانت دیده (کاهش عزت نفس، افسردگی، اضطراب، خشم و …) نیز اثرات سوء و مخربی دارد.
واکنش فرد نسبت به خیانت همسرش شامل خشم، شکستن اعتماد، آسیب دیدن عزت نفس، ترس از ترک نمودن و همچنین مشکلات عاطفی، افسردگی، آسیب دیدن سایر روابط فرد (بچهها، والدین و دوستان) از دست دادن شغل و … است.
واکنشهای همسران نسبت به خیانت طرف مقابل رنج شدید، شرم، ترس از تنهایی، احساس گناه، دلسردی و ناامیدی، خشم، وسواسهای فکری نسبت به رفتار همسر، کابوس دیدن، فقدان اعتماد و دورههای طولانیمدت افسردگی و اضطراب میباشد. این نشانهها همچنین به عنوان علائم تروما نیز میباشند. بعد از کشف خیانت همسر، افراد هیجانات شدیدی مثل انکار، خشم، عصبانیت و افسردگی نشان میدهند. زنانی که استرس خیانت همسر را تجربه میکنند ۶ بار بیشتر احتمال دارد که به عنوان افسردگی ماژور تشخیص داده شوند تا زنانی که این نوع استرس را تجربه نمیکنند.
واکنشهای همسر آسیبدیده به خیانت اغلب شامل خشم، احساس گناه، افسردگی، احساس قربانی بودن، احساس رهاشدگی، مشکلات در خصوص تمرکز حواس، وسواسهای فکری مداوم در مورد حادثه و مختل شدن عملکرد روزانه میباشد.
پس از افشای خیانت همسر، خانوادهها با مسائلی نظیر بحران زناشویی، تضعیف عملکردی در نقشهای والدینی، مشکلات شغلی و … روبهرو میشوند.
از دیگر پیامدهای خیانت همسر میتوان به مسائلی نظیر ضرب و شتم، قتل همسر و اقدام به خودکشی اشاره کرد. در بسیاری موارد شوهران، همسران خود را به دلیل وجود نفر دیگر میکشند.
پیامدهای ناشی از خیانت میان همسران
وقوع خیانت، نقش مهمی در ایجاد استرس زناشویی دارد و باعث مشکلات روانی – اجتماعی عدیدهای میشود.
از سویی دیگر بیوفایی و خیانت به همسر به نوعی، بیوفایی و خیانت به فرزندان نیز خواهد بود زیرا در صورتی که چنین رویدادی در خانواده رخ دهد مشکلات و آسیبهایی که میان والدین ایجاد میشود، فرزندان نیز از آن بیبهره نمیمانند. فرزندانی که شاهد و ناظر کشمکشها، درگیریها، قهرها و ناآرامیهای پس از بیوفایی و خیانت هستند و لحظهها و ساعتها و روزهای نه چندان خوشایند حاصل از چنین واقعهای را تجربه مینمایند؛ از عوارض مشکلآفرین و آسیبزای بیوفایی و خیانت نیز به نوعی صدمه میبینند. همچنین این نکته بسیار مهم و اساسی را بایستی در نظر داشت که زوج سالم، موفق و کارآمد، والدین سالم، موفق و کارآمدی نیز خواهند بود و هر نکته و امری که مانع از این شود همسران روابط سالم و موفقیتآمیزی داشته باشند در امور پرورشی و تربیتی فرزندان نیز تأثیرگذار خواهد بود. بیوفایی و خیانت که پیامدهای مخربی را میان همسران ایجاد میکند، در مسئولیتهای والدینی نیز مشکلآفرینیهایی را به همراه خواهد داشت.
خطر بیوفایی در اغلب ازدواجها وجود دارد. وجود بیوفایی در ازدواج همیشه موجب ضربه شدید احساسی به طرفین میشود؛ اما آنچه اغلب افراد به آن توجه نمیکنند این است که همسر بیوفا و فرد موردعلاقهاش نیز از چنین تجربهای به شدت آسیب میبیند. آنها به طور معمول همیشه دچار افسردگی شدید یا احساس گناه میشوند یا حتی به فکر خودکشی میافتند. با وجد این همه درد و ناراحتی، چرا هنوز افرادی به همسرشان خیانت میکنند؟ کردان و زنان به راحتی تحت تأثیر احساساتشان قرار میگیرند و بدترین اشتباه زندگیشان را مرتکب میشوند. حتی بسیاری افراد دارای باورهای مذهبی و اخلاقی نیرومندی بودهاند اما قادر به مقاومت در مورد این مسئله نبودند. احتمال بیوفایی تا حدودی در هر فردی در شرایط معینی وجود دارد.
خیانت و تفاوتهای جنسیتی
تاریخ بشریت، خیانت زنان را شدیدتر و سختتر از خیانت مردان مجازات کرده است. به عبارتی زنان به خاطر داشتن رابطه نامشروع، باید بهای سنگین و گزافی بپردازند. اگرچه به لحاظ تاریخی، جوامع، خیانت زنان را بیشتر مورد نکوهش قرار میدهد ولی خیانت مردان نیز محکوم شده است. مثلاً در ادیان مسیحی و یهودی روابط جنسی خارج از ازدواج برای هر دو جنس گناه محسوب میشود. مطالعات نشان میدهد تقریباً ۱۰ درصد کودکان، حاصل روابط نامشروع هستند که این مسئله نشانگر خیانت چشمگیر و قابل ملاحظهای است که در پیرامون ما وجود دارد.
مردان در مقایسه با زنان، گرایش و تمایل بیشتری به خیانت و بیوفایی دارند. البته نتایج نظرسنجی از زنان جوان حاکی از آن است که نرخ شیوع خیانت زنان و مردان مساوی است.
خیانت و تفاوت های جنسیتی
مردان در مقایسه با زنان بیشتر مرتکب خیانت (جنسی) میشوند، اما زمانی که موضوع بیوفایی یا خیانت غیرجنسی مطرح میشود، مسئله تفاوتهای جنسیتی اهمیت خود را از دست میدهد. برقراری روابط رمانتیک خارج از حیطه زناشویی، حتی اگر به روابط جنسی منجر نشود، آسیبهای جدی به بنیان خانواده وارد میکند. زنان اغلب به خاطر عشق، دوستی و صمیمیت به رابطه نامشروع کشیده میشوند و تعداد اندکی از آنها فقط به خاطر مسائل جنسی مرتکب خیانت میشوند، در حالی که مردان اغلب به داشتن تجارب جنسی صرف بسنده میکنند و به دلیل احساس کنجکاوی جنسی، اقدام به برقراری این نوع روابط میکنند. پیامدهای خطرناک و گاهی مرگبار برای زنانی که خیانت میکنند، اغلب باعث میشود که آنان استراتژیهای خاصی را به منظور پنهانکاری در پیش بگیرند. از سوی دیگر برداشت مردان و زنان از رابطه نامشروع همسرشان با هم متفاوت است و همین تفاوت به نوبه خود واکنشهای عاطفی مربوطه را تحتالشعاع قرار میدهد. واکنش زنها نسبت به رو شدن خیانت همسرشان این است که معمولاً به افسردگی روی میآورند در حالی که مردان با خشونت رفتار کرده و معمولاً به زندگی زناشویی خود خاتمه میدهند.
زنها بیشتر از درگیری عاطفی همسرشان با زنان دیگر و مردها بیشتر از درگیری جنسی زن خود با دیگران دچار تشویش خاطر میشوند.