تبدیل شدن جهان به یک دهکده در قرن بیست و یکم به صورت فزایندهای مهاجرت بین کشورها را افزایش داده است. در داخل کشورها هم مهاجرت از شهری به شهر دیگر برای پیدا کردن کار یا دسترسی به امکانات درمانی زیاد شده است. افزایش تعداد مهاجران در سرتاسر جهان، شیوع افسردگی در بین مهاجران و درخواستهای مکرر برای مشاوره و درمان این مشکل سبب شده تا در این نوشتار به این موضوع بپردازیم.
استرس عامل مهمی در افسردگی مهاجرت
شرایطی که در آن فشار محرکهای داخلی یا خارجی در انسان ایجاد تنش کند، منجر به استرس خواهد شد. تطبیق و سازگاری با محیط جدید استرس قابل توجهی به فرد وارد میکند. استرسی که غیرقابل کنترل و طولانیمدت شود به اضطراب و افسردگی میانجامد و عملکرد فرد را تحت تاثیر قرار میدهد. میزان هورمونهای بدن از حالت طبیعی خارج میشوند و به دنبال آن واکنشهای فیزیولوژیک غیر ارادی بروز میکند که در ابتلا به افسردگی نقش دارد.
جمع کردن تمام زندگی و جای دادن آن در چمدان و تلاش برای برقراری پیوند و ریشه در محیطی جدید کار دشواری است. اغلب مهاجران بعد از طی مراحل دشوار مهاجرت و رسیدن به نقطه جدید جغرافیایی این سوال را از خود میپرسند که آیا کار درستی انجاد دادهاند؟ آیا چیزهایی که بدست آوردند ارزش هزینهای که برایش پرداختهاند را داشته؟ آیا قادرند در محیط جدید به اهدافی که برای آن مهاجرت کردند برسند؟
در مهاجرت گاه فرد دچار گسستگی يا بحران هويت میشود، اعتماد به نفس او متزلزل میشود. بر اثر استرس و شوک، غده هيپوتالاموس فعال میشود و نوعی ماده شيميايی ترشح میکند که روی هيپوفيز در مغز تاثير میگذارد. هیپوتالاموس در ابتلا به اختلالاتی مانند افسردگی و دو قطبی نقش دارد. زیرا فعاليت غدد داخلی مانند غده فوق کليوی توسط هيپوفيز کنترل میشود. همچنین تاثیر بی نظمی یا بیش فعالی محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال (HPA) به خوبی در افسردگی عمده یا Major Depressionثابت شده است.
با ادامه پیدا کردن استرس در فرد و ترشح کورتيزول بخشی از سلولهای هیپوکامپوس Hippocampus که وظيفه کنترل حالات روحی و عاطفی انسان را بر عهده دارد از بين می رود و فرد دچار افسردگی و مشکل حافظه و تمرکز میشود. هیپوکامپوس بخش کوچکی از مغز است که در قسمت گیج گاه میانی مغز قرار دارد. این بخش به دو نیمکره تقسیم میشود، که هر قسمت روی هر کدام از نیم کرههای مغز قرار دارند. محققان همگی نسبت به این موضوع اتفاق نظر دارند که قابلیتهای اصلی هیپوکامپوس عبارتند از ایجاد خاطرات جدید، شکلگیری حافظه بلندمدت و راهنمای محیطی.
علائم افسردگی پس از مهاجرت
لازم به توضیح است که تمام این عوامل در یک نفر بروز نمیکند. همچنین اگر این علائم را دارید نباید فوراً فکر کنید افسرده هستید. علائم افسردگی در مهاجران با شرایط اجتماعی، جسمی و روانی مختلف متفاوت بوده و شامل موارد زیر است.
• احساس غم و اندوه
• بی دلیل گریه کردن
• ناپایداری خلق و خوی
• از دست دادن احساسات نسبت به خیلی از مسائل
• لذت نبردن از چیزهایی که قبلا لذتبخش بوده است.
• فکر کردن به افکار منفی
• عدم تمرکز یا کاهش میزان تمرکز
• حواس پرتی
• افراط و تفریط در خوابیدن و غذا خوردن
علائم جسمی افسردگی: درد
افراد مبتلا به افسردگی این علائم جسمی را دارند:
• خستگی
• از دست دادن انرژی
• سرگیجه
• كمر درد
• سردرد
• مشکلات هضم و گوارش
علائم جسمی هنگامی که افسردگی شما بهدرستی درمان شود کاهش مییابند.
مدیریت افسردگی پس از مهاجرت
مهاجرت همراه با تغییراتی مثل تغییر محل زندگی، تغییر شغل، دوری از دوستان و آشنایان، عدم امنیت مالی، دلتنگی و از دست دادن حمایتهای فکری و احساسی است. لذا مهاجرت مجموعهای از افکار و احساسات و اعمال استرسزا است که هر یک به تنهایی میتوانند موجب بروز اختلال افسردگی شوند.
به علاوه گاها تفاوت فاحشی بین چیزی که فرد توقع دارد پس از مهاجرت در زندگیش اتفاق بیوفتد و چیزی که در واقع میبیند، وجود دارد.
توجه به راهکارهای زیر میتواند در کاهش افسردگی میان مهاجران موثر باشد.
• با دلتنگی مقابله کنید.
• موسیقیهای آرامشبخش مورد علاقه خود را گوش کنید.
• ارتباط خود را با دوستانتان قطع نکنید و روابطتان را حفظ کنید.
• لیستی از موفقیتهای خود هرچند کوچک تهیه کنید.
• ورزش کنید و به تغذیه خود اهمیت دهید.
• به سختیهایی که برای رسیدن به نقطه فعلی تحمل کردهاید فکر کنید و به یاد بیاورید آرزو داشتید به وضعیت حال حاضر خود برسید.
• از نقاط توریستی و گردشگری محل جدید زندگی خود بازدید کنید.
• چند گلدان طبیعی تهیه کنید و در اتاق خود قرار دهید.
• برنامه خواب خود را منظم کنید.
• هر روز یک کلیپ انگیزشی کوتاه ببینید.
• خود را تنها با خود مقایسه کنید نه با کسانی که قبل از شما مهاجرت کردهاند یا مهاجرت نکردهاند.
•
برای پرسیدن پرسش خود در مورد افسردگی در بین مهاجران یا رزرو وقت مشاوره با دکتر مهدیه اسدی مقدم تماس بگیرید.