اثرات تکنولوژی بر شناخت انسان از نظر روانشناسی
تکنولوژی و تغییرات بزرگ
تکنولوژی به خصوص در دو دههی اخیر، بی آنکه فاصلهی بین خود امروز و بیست سال پیشمان چندان محسوس باشد، تغییرات بزرگی در زندگی همهی ما ایجاد کرده است. یک نگاه به عکسهای قدیمی، نشان میدهد که از لوازم خانگی تا حتّی انتخاب رنگ و مدل لباس و نوع غذا خوردنمان، تحت تأثیر این تغییر بزرگ بوده است. تلفنها و تلویزیونهای آنالوگ، که از هر کدام در هر خانوادهی متوسط، یکی پیدا میشد، جای خود را به وسایل هوشمند و صفحات نمایش متعدّدی دادهاند که منحصر به تلویزیون نیستند، از کامپیوترهای شخصی گرفته تا تبلتها و گوشیهای تلفن همراهمان و به تعداد اعضای خانواده، به کمک امواج ماهواره و شبکهی اینترنت، هر کدام یک مولتیمدیای کامل هستند که روزانه وقت زیادی از ما میگیرند؛ ما را آموزش میدهند، اخبار سراسر جهان را به ما میرسانند، احوال ما را از طریق شبکههای اجتماعی با سایر مردم دنیا به اشتراک میگذارند، جای سینما و تلویزیون و کتاب و روزنامه و حتّی گاهی اعضای خانوادهی ما را پر میکنند و ما را از دنیای مُد، غذاهای ملل و آخرین فناوریهای لوازم خانگی و غیره مطّلع میسازند. در این نوشتار اثرات تکنولوژی بر شناخت انسان از نظر روانشناسی را بررسی کرده ایم.
قطعاً این ارتباط طولانیمدّت و تنگاتنگ، بر ذهن و روان ما بیاثر نخواهد بود. تکنولوژی، نوع نگاه ما به زندگی و شیوههای درک و شناخت ما از روابط جهان اطرافمان تغییر داده است. امّا مهم این است که بدانیم این آثار، تا چه میزان مثبت و تا چه حد منفی هستند؟
آثار مثبت توسعهی تکنولوژی
گسترش تکنولوژیهای غلبه بر موانع زمان و فضا (به عنوان مثال، هواپیما، اتومبیل و اینترنت)، ابزاری برای درک دیگر فرهنگها در اختیار بشر گذاشته است؛ مردم سراسر جهان، میتوانند به هر طریق، از مناسبات، آداب، ادیان و سبکهای زندگی و شیوههای مختلف برخورد با مسائل آگاه شوند. همین روند، باعث افزایش برقراری ارتباطات مؤثر و ارتقای درک متقابل بین مردم و فرهنگهای مختلف شده است. به لطف این تغییرات، بعضی عادات ناپسند نظیر نژادپرستی و قومگرایی بین جوامع کمرنگتر شده و یا دست کم، علم به نادرست بودن آن بیشتر شده است.
شاید بتوان گفت که توسعهی تکنولوژی، با تنوّع بخشیدن به ابزار و شیوههای آموزش و یادگیری، حتی بر میزان هوش هیجانی و رشد کلامی و ذهنی کودکان و نوجوانان تأثیر چشمگیری داشته است. شاید شما هم بتوانید اذعان کنید که یک کودک 6 سالهی 20 سال پیش، با همسن امروزیاش، از نظر تکامل بیان و تحلیل وقایع و برقراری ارتباط با اطرافیان، تقریباً قابل مقایسه نیست و عوامل بسیاری، تحت تأثیر تغییر شیوههای زندگی به واسطهی پیشرفت تکنولوژی، حتی بر قوّه ادراک و رشد ذهنی کودکان تأثیرگذار بوده است. از طرفی، در زندگی مدرن انسان که ارتباطات دنیای حقیقی به دلیل مشغلههای زیاد افراد، کمتر شده است، گاهی لذت پیدا کردن یک دوست قدیمی از طریق اینترنت، ما را از بابت جنبههای عجیب فناوری، خوشحال و سپاسگزار میکند.
آثار منفی تکنولوژی از نظر روانشناختی
با همهی نکات مثبتی که رشد تکنولوژی به زندگی ما اضافه کرده، آسیبهایی جدی را نیز به همراه داشته است. خانهها در زندگیهای سنتی، محل تجمع انسانهایی بودند که با هم همبستگیهای خونی و عاطفی و اخلاقی داشتند. مشاغل جامعهی سنتی، علیرغم همهی دشواریها، وقت مشخص داشت و تابع نیازهای روانی افراد برای حضور در خانواده بود. بخش بزرگی از نیازهای روحی افراد، در تعامل و برقراری ارتباطات ملموس و حقیقی با جمع خانواده و دوستان مرتفع میشد و شاید خانه و فامیل و خانواده، کانون بینام و نشانِ تراپی فشارهای روانی مختلف بود. لمس حس همبسته بودن، پشتیبان داشتن و امکان برقراری ارتباطات کامل، سالم و مستقیم، تعامل سنین مختلف با یکدیگر، همه از عواملی بود که امکان ایجاد بنبستهای روحی و روانی را در افراد به حداقل میرساند و علیرغم دشواریهای زندگی سنّتی در غیاب همهی امکانات امروزی، آمار خودکشی در جوامع سنّتی بسیار کمتر از زندگی مدرن بود.
هرچه تکنولوژی پیشرفتهتر، زندگی فردی مجهزتر شد، سینما را به خانه آورد و لذت فیلم دیدن دستهجمعی را به افزایش میل روزافزون در اختیار داشتن امکانات اختصاصی تبدیل کرد. تلفنهای هوشمند و کامپیوترهای شخصی، گرچه آدمها را به افراد دیگری در جهان لینک میکند، ولی روز به روز از خانواده و دوستان غیرمجازی دورترمان کرده، خانهها را در اکثر روزهای غیرتعطیل هفته به خوابگاه تبدیل و سطح ارتباطات کلامی خانوادهها و فامیل را به گفتوگوهای نیمبند مجازی کاهش داده است. حاصل رشد تکنولوژی برای بشر مدرن، یک انزوای فراگیر اجتماعی و تخریب کارکرد وابستگیهای خانوادگی و دوستی بوده و درک بشر امروز از فضای جامعه، شبیه یک تنهایی بزرگ است. در کمتر خانوادهای هست که بین اعضاء، گفتوگوهای سلامت و مؤثری برقرار و منجر به حس شعف و امنیت خاطر درونی و تعدیل عواطف و احساسات منفی و فشارهای روانی افراد شود. بشر مدرن، با همهی تواناییهایی که برای به خدمت گرفتن جهان تکنولوژی کسب کرده، مهارتهای برقراری ارتباطات واقعی، مدیریت عواطف و شناخت واقعیتهای نهفته در پس نقابهای شخصیتی را از دست داده است. ناتوانی و شکستهای مکرّر در شکلدهی به روابط پایدار و امن، اعم از روابط دوستانه، شغلی، خانوادگی و عاطفی، منجر به بیماری شایع قرن، یعنی افسردگی شده و حاصل هجوم احساسات منفی و نارضایتی چیست؟ پناه بردن افراد به انواع مسکّنهای موقتی، داروهای آرامبخش، اعتیاد به اینترنت، مواد مخدر و روابط ناسالم و انباشتن شکستهای روانی، یکی پس از دیگری. تکنولوژی، حتی حریم خانههای ما را پشت سر گذاشته و دسترسی افراد بیمار در غیاب روابط خانوادگی و نظارت والدین را به اتاق خواب، ذهن و قلب کودکان و نوجوانان ما آسان کرده است. بلوغ زودرس، ناهنجاریهای رفتاری و بسیاری اخبار ناراحتکنندهای که ممکن است در مورد این ردههای سنی بشنویم و بخوانیم، بیمناسبت با جنبههای نامطلوب تغییرات سبک زندگی در سایهی تکنولوژی نیستند.
روانشناسی در خدمت زندگی عصر جدید
اما راه مواجه نشدن با این همه اتّفاق بد چیست؟ آیا میشود زمان را به عقب برگرداند و تکنولوژی را از زندگی حذف کرد یا جلوی پیشرفت پرشتاب آن را گرفت؟ مسلماً چنین چیزی نه ممکن و نه عاقلانه است. پس چه باید کرد؟ چطور میشود از این همه آسیب در امان بود و از تکنولوژی همچنان لذت برد؟
علم روانشناسی، به شما میگوید؛ تنها راه، کسب شناخت عمیق از خود، افزایش مهارتهای ارتباطی و در زمان برخوردن به مشکلات روحی و ارتباطی، گرفتن مشاورهی تخصّصی برای رفع آنهاست. افزایش آگاهی نسبت به خود، قوّهی تشخیص و اعتماد به نفس ما را بالا میبرد. یادآوری نقش ارتباطات حقیقی و یادگیری برنامهریزی، به ما کمک میکند که برای دیدار دوستان واقعی و خانواده، ارزش و جایگاه ویژه قائل باشیم و وقت بگذاریم. روانشناسی به ما یاد میدهد که مشکلات روحی با مسکّنها از بین نمیروند، ریشههایی دارند که باید کشف شوند و با گفتوگو و اصلاح رویه درمان شوند. مشاورههای مؤثّر، با شفافسازی و اصلاح درک ما نسبت به خود و محیط و بهبود کارکرد رابطهی والدین با هم و با فرزندان، روح و روان و انتخابهای ما و کودک و نوجوانمان را در مقابل آسیبهای اجتماعی، واکسینه و مصون میکند. با این روند است که میتوان بدون ترس، پابهپای تکنولوژی پیش رفت و از آن لذّت برد.